در پروژههای ساختمانی، بهویژه در ساختمانهای دارای زیرزمین، دیوارهای حائل نقش مهمی در پایدارسازی خاک اطراف دارند. یکی از سوالات رایج مهندسان در طراحی سازه این است که آیا دیوار حائل باید به سازه اصلی متصل باشد یا بهصورت مستقل طراحی گردد؟ این مقاله به بررسی کامل و مقایسه این دو رویکرد از دیدگاه سازهای، آییننامهای، اجرایی و اقتصادی میپردازد.
فهرست مطالب
رفتار سازهای دیوار حائل متصل و مستقل
در دیوار حائل متصل به سازه، دیوار بخشی از سیستم باربر ساختمان محسوب میشود. فشار جانبی خاک از طریق دیوار به سقفها و سپس به ستونها و فونداسیون منتقل میشود. از آنجایی که دیوار در بالا نیز مهار شده است، فشار خاک بر مبنای حالت سکون (At-Rest) در طراحی لحاظ میگردد.
در مقابل، در دیوار حائل مستقل، فشار خاک مستقیماً توسط دیوار جذب و به فونداسیون خودش منتقل میشود. چون دیوار در بالای خود آزاد است، میتواند اندکی جابهجا شده و بنابراین فشار فعال خاک (Active) برای طراحی ملاک قرار میگیرد.
از نظر عملکرد لرزهای، دیوار متصل در رفتار لرزه ای سازه نقش دارد و در صورت طراحی مناسب میتواند سختی جانبی سازه را افزایش دهد. در مقابل، دیوار مستقل تعامل حداقلی با سازه دارد و معمولاً برای پروژههایی با حساسیت کمتر یا شرایط خاص ژئوتکنیکی استفاده میشود.
الزامات آییننامهای (مقررات ملی و ACI)
طبق مبحث ۷ مقررات ملی ساختمان، انتخاب نوع فشار خاک در طراحی دیوار حائل به شرایط مهارشدگی دیوار وابسته است. دیوارهای متصل به سازه باید بر اساس فشار سکون طراحی شوند، در حالی که دیوارهای مستقل میتوانند با فشار فعال تحلیل شوند.
در مبحث ۹ نیز ضوابط طراحی سازهای دیوارهای بتنآرمه، از جمله حداقل آرماتور، ضخامت، فواصل میلگردها و شرایط بارگذاری ارائه شده است.
آییننامه ACI 318 نیز اصول طراحی دیوارهای بتنآرمه را شامل میشود و ضوابط مشابهی را برای میلگردگذاری و مقاومت در برابر ترک ارائه میدهد. همچنین بر لزوم طراحی دیوار متصل بهگونهای تأکید دارد که بتواند نیروی افقی ناشی از خاک را به دالها یا تیرها منتقل کند.
مقایسه اجرایی و اقتصادی
در این بخش، مزایا و معایب دیوار حائل متصل به سازه اصلی در برابر دیوار حائل مستقل، از جنبههای اجرایی، اقتصادی، معماری و نگهداری مقایسه میشود
همانگونه که در جدول مشاهده میشود، هر یک از دو رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند. از نظر اجرا، دیوار متصل نیازمند دقت بیشتر در مرحله ساخت است زیرا بخشی از اسکلت ساختمان محسوب میشود. هماهنگی بین تیم طراحی سازه و پیمانکار گودبرداری بسیار اهمیت دارد تا قبل از ساخت طبقات زیرزمین، دیوار حائل و مهاربندی موقت گود به درستی انجام شود. روشهای اجرایی مانند Top-Down برای دیوارهای حائل متصل توسعه یافتهاند که اجازه میدهد همزمان با حفاری، دیوار پیرامونی و سازهی طبقات زیرزمین به ترتیب از بالا به پایین ساخته شود. در مقابل، اجرای دیوار مستقل شبیه سایر دیوارهای حائل معمولی است (مثلاً دیوار بتنآرمه طرهای یا دیوار وزنی) و پیچیدگی کمتری در اتصال به سازه دارد، اما باید فضای کافی برای تجهیزات و قالببندی در اطراف ساختمان وجود داشته باشد.
از منظر اقتصادی، در ساختمانهای بزرگ تجاری یا مسکونی چندطبقه با زیرزمین عمیق، معمولاً دیوار حائل متصل گزینه مطلوب است زیرا هم فضای مفید زیرزمین را حفظ میکند و هم مصالح بهینهتری مصرف میشوند (دیوار نازکتر با مشارکت سازه) . هزینه اضافی مربوط به اتصالات فولادی یا بتن با کیفیت در گرههای اتصال، در مقابل هزینه ساخت یک دیوار جداگانه ناچیز است. اما در پروژههای کوچکتر یا مواقعی که سازه اصلی توان مهاربندی دیوار حائل را ندارد (مثلاً ساختمانهای بنایی یا سازههای با دیافراگم ضعیف)، دیوار حائل مستقل ترجیح داده میشود حتی اگر حجم بتن و میلگرد بیشتری ببرد. دیوار مستقل همچنین میتواند به عنوان سازه نگهبان دائم عمل کند و نیاز به سازه نگهبان موقت را حذف کند که این موضوع،صرفهجویی اقتصادی/زمانی در مراحل اولیه ساخت به همراه دارد.
از دید معماری و بهرهبرداری، اگر هدف ایجاد فضای باز کنار ساختمان (مثلاً نورگیر زیرزمین) یا امکان بازشو در دیوار زیرزمین باشد، فقط با دیوار حائل مستقل میتوان به این امر رسید. در ساختمانهای جنبی (مثلاً پارکینگ یا سازههای کوتاه) که از خط ملک فاصله دارند، اجرای دیوار حائل مستقل امکان ایجاد فضای سبز یا محوطهسازی در جلوی دیوار را فراهم میکند. اما در ساختمانهای چسبیده به هم در شهر، چنین امکانی معمولاً وجود ندارد و دیوار متصل ناگزیر است. از لحاظ زیبایی و نما، دیوار حائل متصل میتواند طوری طراحی شود که بخشی از نمای خارجی ساختمان (در قسمتی که بالای زمین قرار میگیرد) باشد و با مصالح نما پوشانده شود، در حالی که دیوار مستقل معمولاً زیرزمین را احاطه کرده و پنهان است و تاثیر کمتری در نما دارد.
در زمینه نگهداری، نکته کلیدی آببندی و جلوگیری از نشت آب است. هر دو نوع دیوار باید سیستم زهکشی مناسب (فیلتر و لوله زهکش) در پای خود داشته باشند تا آب تجمع نکند. دیوار متصل از بیرون ایزولاسیون و عایق رطوبتی میشود و سپس خاکریزی انجام میگردد. این لایههای ایزولاسیون (مثلاً ممبران قیری) در طول عمر ساختمان باید سالم بمانند؛ در صورت آسیب، تعمیر آنها پرهزینه است چون مستلزم حفاری مجدد خاک اطراف ساختمان است. در دیوار مستقل، چون یک سمت دیوار در معرض دید/فضای باز است (یا حداقل قابل دسترسی از بالا)، احتمالاً سیستم آببندی را میتوان سادهتر پایش و در صورت نیاز تعمیر کرد. همچنین دیوار مستقل را میتوان طوری طراحی کرد که درز انبساط بین آن و ساختمان وجود داشته باشد تا تنشهای حرارتی یا نشستهای اندک را جذب کند و ترکهای بزرگ ایجاد نشود. در دیوار متصل، این امکان کمتر است و دیوار جزئی از سازه بتن آرمه یکپارچه است، بنابراین باید درزهای کنترل حرارت/انقباض در طول دیوار تعبیه شود یا از بتن با جمعشدگی کم استفاده شود تا ترکهای ناخواسته ایجاد نگردد.
نتیجه گیری
در ساختمانهای چندطبقه با زیرزمینهای عمیق و فضای محدود شهری، استفاده از دیوار حائل متصل توصیه میشود؛ زیرا در مصرف مصالح صرفهجویی شده و فضای مفید حفظ میگردد. این دیوارها در صورت طراحی مناسب، عملکرد لرزهای بهتری نیز دارند.
اما در پروژههای کمارتفاع، ساختمانهای بنایی یا زمانی که جداسازی سازه از خاک اولویت دارد، دیوار حائل مستقل میتواند گزینه مناسبتری باشد.
در نهایت، انتخاب نوع دیوار حائل باید با در نظر گرفتن شرایط پروژه، تحلیل دقیق سازهای و ژئوتکنیکی، و نیز ملاحظات اجرایی و اقتصادی صورت گیرد. رعایت الزامات آییننامهای و اجرای دقیق جزئیات سازهای و آببندی، کلید موفقیت این المان مهم سازهای است.
